جنبش ِواژه ی زیستـــ


امید وصل تو جانم به رقص می آرد
چو بادِ صبح
که در گردش آورد ریحان..🌿.

آخرین مطالب
  • ۱۶ اسفند ۰۱ ، ۱۱:۳۴ سلام

رنج های چشیدنی !.

پنجشنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۴، ۰۶:۲۷ ب.ظ
مدتی بود حس می کردم  هیچ چیز نمی تواند خوشحالم کند . نه هیچ آدمی ، نه هیچ شعر و ترانه ای ، نه هیچ تفریحی و .... هیچ چیز ! ان وقت بود که خودم را انداختم مرکز رنج ها و کار های خوب اما سخت . بعد   حس کردم هنوز یک چیز هست که به من شادی می دهد . و آن همین حس مبارزه کردن بود . لذت مبارزه با خود  . لذت  صبوری کردن ها و بزرگ شدن ها !


+ یه مدتی نیستم و نمی نویسم . بر می گردم .
۹۴/۰۵/۲۹
فاطمه سین

نظرات  (۴)

۲۹ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۳۴ ماهان هاشمی
موفق باشید! :
پاسخ:
ممنون
۲۹ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۰۰ انارماهی : )
بزرگ میکند آدم را
همین مبارزه کردن
خیلی
پاسخ:
:)
مبارزه ..نمی دونم ..
اما چه خوبه که حس خوب داری :)
زود برگردد ..خوب برگردد ...:)
منتظرتیم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">