یکی از چالش هایی که تو زندگی مشترک با همسرم داشتم، بحث کارهای خونه بود. تو عرف ما از اونجایی که کار خونه و نگهداری از بچه وظیفه ی خانوما ست احتمالا باید من خجالت زده بشم اگه بگم گاهی ظرفای غذا نشسته میموند، لباسای شسته شده دیر میرفت سرجای اصلی، شام و ناهار دیر حاضر میشد و...
قبلا اینجور مواقع همسرم شاکی میشدن و منو متهم میکردن، خلاصه ما بارها سر این مسائل با هم صحبت کردیم، من قول میدادم که از روز بعد شرایط بهتر بشه ولی نمیشد، بعد از مدتی قرار بر این شد که هر شب سه چهار ساعت با هم همکاری داشته باشیم، به این صورت که همسرم تو این مدت بچه رو نگه دارن تا من به کارهای خونه و امور شخصیم برسم یا تو انجام کارها کمکم کنن. بعد از عملی کردن این برنامه، تو همین زمان، هم خونه مرتب میشد وهم غذا آماده میشد ، تحت تاثیر این همکاری چقدر حال دوتامون خوب شد و چقدر صمیمیت بینمون بالا رفت. حالا وقتی دخترم میخواد بغلش کنم یا باهاش بازی کنم فکرم آزاده، نه در بند ظرف های توی سینک. البته که مشارکت در کارهای منزل، توبعضی از کشورها یا بعضی از خانواده های ایرانی فرهنگه، اما عموما مرد ایرانی میونه ای با همکاریِ داخل خونه یا حتی انجام کارهای خودش مثل اتو کردن لباس هاش نداره. در حالی که از نظر دین ما، انجام امور منزل لطفِ خانومه نه وظیفه ش.
افکار به ارث رسیده ی قدیمی و مردسالار باعث میشه فشار رو خانوم زیاد باشه، حالا اگه خانوم شاغل هم باشه که دیگه بدتر، هم باید مثل یه مرد سرکار بره، هم به تربیت و نگهداری از بچه ها برسه، هم به پختن و شستن و مرتب کردن. درحالی که به گفته ی امام علی ع زن ریحانه ست نه خدمتکار و پیشکار.
خلاصه این که آقایون محترم، لطفا همکاری داشته باشید، اگه بخاطر موقعیت شغلی نمیتونید، حداقل سطح توقعتون رو پایین بیارید و سطح قدردانیتون رو بالا ببرید.
این روزا حال بهتری دارم که حتی اگه کارهای انجام نشده داشته باشم، همسرم با مهربونی ازم تشکر می کنن و طوری قربون صدقه م میرن که انگار کامل ترین زن دنیام، احساس کافی بودن دارم، احساس ناکافی و بی کفایت بودن حس بدیه، لطفا این احساسو به مادری که استراحت و خواب و رسیدگی به علایق زندگیش بخاطر بچه ش به هم ریخته منتقل نکنید.