پروردگار یعنی کسی که پرورش می دهد . یعنی معلم . کسی که یک سری برنامه دستت می دهد برای انجام دادن تا چیزهایی را یاد بگیری. مشق شب هایی که باید زیرش امضا بزند و توی دفتر نمره اش وارد کند . مثل نماز که باید بنویسی و زیرش امضا بخورد . درس وقتی تکرار شود بیشتر یاد آدم می ماند و توی حافظه حک می شود . باید تکرار شود . سرـ وقت . صبح و ظهر و شب. از ان جهت وقتی بی خبر می گوید امتحان داریم و ورق ها روی میز ، وقتی بلایی از آسمان می افتد و اسمش هست امتحان الهی، چیزی که نجاتت می دهد عشقیست که با تکرار توی قلبت حک شده !
+همان إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنکَر
بعد از خواندن ِ این :
مشکل این مردم اینه که از بین" خوب" و "خوب تر "وقتی یه چیزیو انتخاب می کنن دیگه به این فکر نمی کنن که "خوب "گرچه "خوب تر" نیست اما "بد" هم نیست . لذا طوری راجب خوب حرف می زنن که انگار "خوب" کار اشتباهیه . البته نمیدونم بین حج رفتن و سرو سامون دادن به زندگی آدم دیگه ای کدوم خوبه و کدوم خوب تر. واینکه با این وضع موجود رفتن به حج اصلا بده یا خوبه یا خوب تر . ولی این رفتار اغلب ماست سر دوراهی های خوب!
وقتی قراره برم و نمیشه و می گن باید می طلبیده که نطلبیده .
+ ناراحتم . نه به خاطر اینکه نرفتم . بخاطرِ شنیدنِ "نطلبیده"!
+ از چشم همه افتادم.
از جان برون نیامده جانانت آرزوست
زنار نابریده و ایمانت آرزوست
بر درگهی که نوبت ارنی همی زنند
موری نهای و ملک سلیمانت آرزوست
موری نهای و خدمت موری نکردهای
وآنگاه صف صفهٔ مردانت آرزوست
فرعونوار لاف اناالحق همی زنی
وآنگاه قرب موسی عمرانت آرزوست
چون کودکان که دامن خود اسب کردهاند
دامن سوار کرده و میدانت آرزوست
انصاف راه خود ز سر صدق داد نه
بر درد نارسیده و درمانت آرزوست
بر خوان عنکبوت که بریان مگس بود
شهپر جبرئیل، مگسرانت آرزوست
هر روز از برای سگ نفس بوسعید
یک کاسه شوربا و دو تا نانت آرزوست
سعدی درین جهان که تویی ذرهوار باش
گر دل به نزد حضرت سلطانت آرزوست
پایبند بودن به یه سری سنت های الکی که هیچ منطقی پشتشون نیست و انجامشون صرفا بخاطر اینه که از قدیم مرسوم بوده نشون دهنده ی ضعفِ فرهنگی یک جامعه است .
اسیر مزخرفات نباشید.