جنبش ِواژه ی زیستـــ


امید وصل تو جانم به رقص می آرد
چو بادِ صبح
که در گردش آورد ریحان..🌿.

آخرین مطالب
  • ۱۶ اسفند ۰۱ ، ۱۱:۳۴ سلام

یکی از چالش هایی که تو زندگی مشترک با همسرم داشتم، بحث کارهای خونه بود. تو عرف ما از اونجایی که کار خونه و نگهداری از بچه وظیفه ی خانوما ست احتمالا باید من خجالت زده بشم اگه بگم گاهی ظرفای غذا نشسته میموند، لباسای شسته شده دیر میرفت سرجای اصلی، شام و ناهار دیر حاضر میشد و...
قبلا اینجور مواقع همسرم شاکی میشدن و منو متهم میکردن، خلاصه ما بارها سر این مسائل با هم صحبت کردیم، من قول میدادم که از روز بعد شرایط بهتر بشه ولی نمیشد، بعد از مدتی قرار بر این شد که هر شب  سه چهار ساعت با هم همکاری داشته باشیم، به این صورت که همسرم تو این مدت بچه رو نگه دارن تا من به کارهای خونه و امور  شخصیم برسم یا تو انجام کارها کمکم کنن. بعد از عملی کردن این برنامه، تو همین زمان، هم خونه مرتب میشد وهم غذا آماده میشد  ، تحت تاثیر این همکاری چقدر حال دوتامون خوب شد و چقدر صمیمیت بینمون بالا رفت. حالا وقتی دخترم  میخواد بغلش کنم یا باهاش بازی کنم فکرم آزاده، نه در بند ظرف های توی سینک. البته که مشارکت در کارهای منزل، توبعضی از کشورها یا بعضی از خانواده های ایرانی فرهنگه، اما عموما مرد ایرانی میونه ای با همکاریِ داخل خونه یا حتی انجام کارهای خودش مثل اتو کردن لباس هاش نداره. در حالی که از نظر دین ما، انجام امور منزل لطفِ خانومه نه وظیفه ش.

افکار به ارث رسیده ی قدیمی و مردسالار باعث میشه فشار رو خانوم زیاد باشه، حالا اگه خانوم  شاغل هم باشه که دیگه بدتر، هم باید مثل یه مرد سرکار بره، هم به تربیت و نگهداری از بچه ها برسه، هم به پختن و شستن و مرتب کردن. درحالی که به گفته ی امام علی ع زن ریحانه ست نه خدمتکار و پیشکار.

خلاصه این که آقایون محترم، لطفا همکاری داشته باشید،  اگه بخاطر موقعیت شغلی نمی‌تونید، حداقل سطح توقعتون رو پایین بیارید  و سطح قدردانیتون رو بالا ببرید.

 

این روزا حال بهتری دارم که حتی اگه کارهای انجام نشده داشته باشم، همسرم با مهربونی ازم تشکر می کنن و طوری قربون صدقه م میرن که انگار کامل ترین زن دنیام، احساس کافی بودن دارم، احساس ناکافی و بی کفایت بودن حس بدیه، لطفا این احساسو به مادری که استراحت و خواب و رسیدگی به علایق زندگیش بخاطر بچه ش به هم ریخته منتقل نکنید. 

فاطمه سین
۰۳ خرداد ۰۲ ، ۰۱:۰۲ ۲ نظر

دیروز که رفیق همسرم ناگهانی و بدون مشکل قبلی جلوی چشمش سکته کرد و مرد، دیدم چقدر راحت میشه هر چیزی که هر روز براش تلاش میکنی رو بذاری و بری، دیروز که همسرم با گریه از سختی لحظه ی جون دادنش و برگشتن چشماش گفت دیدم که دست ما نیست، به زور هم که شده می برنمون، دیروز که از خوش و بش و شوخی دو ساعت قبل از سکته ش گفت، دیدم که مرگ بی خبر میرسه. دیروز وقتی میخندید، نمی دونست فردا این لحظه یه عده قراره جنازه ش رو تشییع کنن. 

 

+ ممنون میشم شادی روحش فاتحه ای بفرستید. 

فاطمه سین
۲۴ ارديبهشت ۰۲ ، ۲۳:۱۷ ۲ نظر

نیمه شب 25 شعبان هست. نشستم و کتاب کهکشان نیستی رو می خونم. در جایی از کتاب آیت الله قاضی توصیه می کنن که اگر دنیا و آخرت می خوای نماز شب بخون. ثواب نماز شب خوندن رو سرچ می کنم. همزمان که سرچ می کنم یاد چند شب پیش می افتم. وقتایی که دلم میخواد حرف خاص خدا به خودمو بشنوم استخاره می کنم. به خدا گفته بودم دلم میخواد رشد کنم ولی از هر جا شروع می کنم همون اول راه کم میارم، تو بهم بگو اینبار از کجا شروع کنم. قدم اول من کجاست؟ استخاره کردم، آیه ای که اومد درباره ی پاک کردن مال از حرام بود. پیش خودم گفتم مال ما که حلاله، ما که خدایی نکرده از جای اشتباه روزی کسب نمی کنیم. بار دوم استخاره کردم؛ باز هم در رابطه با مال حرام اومد. بار سوم هم همینطور. بار چهارم هم درباره ی ربا. در حالی که ناراحت و نگران بودم یاد وام های بانکیمون افتادم. برای خونه خریدن وام های زیادی گرفته بودیم؛ همه با سود و با خوابوندن پول توی حساب. حکمش رو سرچ کردم و حرام بود. امشب که داشتم ثواب نماز شب رو سرچ می کردم ناخودآگاه یاد اون شب افتاده بودم. تو همین فکر ها بودم که چشمم به نظری که پایین مطلب بود افتاد و اشک توی چشمام جمع شد. کسی که اسمش ناشناس بود انگار برای همون لحظه ی من اون کامنتو گذاشته بود:" نماز شب با ترک گناه انجام بدید. وام هایی که سود دارند سودش از نظر مبارک امام خمینی و آیت الله بهجت حرامه."

این همه گناه، چرا بدون مقدمه رفته بود سراغ سود های بانکی. انگار داشت به من یادآوری می کرد.

با این همه نمیدونم چیکار کنم. نه توان صاف کردن این وام هارو داریم نه حتی اگه می داشتیم هم بعید میدونم همسرم راضی به انجام این کار بشه . حالا فرضا وام های خودمون تسویه بشه، خونه ی اقوام و پدرو مادرهامون چیکار کنیم؟ اون ها هم از این وام ها دارن. یعنی چیزی سر سفره شون نخوریم؟ اونقدر خودم گناهکارم که حتی جرئت نظر دادن در این باره ندارم. اونقدر خودم از جاهای مختلف دینم کم میذارم که اگه چنین چیزی رو بخوام به دیگران گوشزد کنم حق دارن اشتباهات خودم رو بهم یادآور بشن. خدایا خودت کمکم کن، نذار شرمندت باشم. 

فاطمه سین
۲۷ اسفند ۰۱ ، ۰۳:۱۹ ۱ نظر

مدت زیادیه که از فضای وبلاگ نویسی فاصله گرفتم. اما چقدر دلم تنگه برای اینجا، برای وبلاگ هایی که میخوندم و قلمشون حال روحمو خوب می‌کرد. ای کاش همچنان روزگار وبلاگ نویسی پر رونق بود. فضای بلاگ بین فضاهای مجازی مختلف، بیشترین رشد رو برای من داشته، قلم خوبی نداشتم و ندارم اما دلم میخواد دوباره وبلاگ نویسی کنم، امیدوارم که بتونم. 

اگه از خودم بخوام بگم، تو این مدت زیادی که نبودم و درست و درمون ننوشتم، کنکور انسانی دادم، رشته ی روانشناسی خوندم، آزمون استخدامی شرکت کردم، آموزگار ابتدایی شدم ، ازدواج کردمو الان، مادر یه دختر کوچولوی پنج ماهه ام.  اما همچنان در حال دست و پنجه نرم کردن با نفسی که بیشتر از قبل بر من غالبه. میشه گفت تو این مدت نسبت به قبل رشد داشتم؟ 

فاطمه سین
۱۶ اسفند ۰۱ ، ۱۱:۳۴ ۱ نظر

یکم ربیع الاول باشد و حرم
زیرِ سایه ی امام رضا جان ؛
دو تا سجاده پهن کنیم رو به خدا
و کلام اللهی که بشود برنامه ی زندگیمان
تو بگویی بله
من بگویم بله
و بشویم «ما» 💕
همـدم و مَحـرم و همسـ(فــ)ــر یکدیگر ... تا بهشت ان شاءالله


                                               کدام آغاز ، زیباتر از آغازِ ما ...؟



فاطمه سین
۲۰ آذر ۹۷ ، ۱۹:۴۷ ۹ نظر


مَن کانَ یَرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ ...

هر کس به دیدار خدا امید دارد
به یقین زمانِ دیدار خدا آمدنی ست
5عنکبوت

 



فاطمه سین
۲۰ آذر ۹۷ ، ۱۹:۳۰ ۰ نظر


همه امانتیم 

امانت رو سالم به صاحبش برگردونیم !


+ انا لله ...




فاطمه سین
۱۳ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۰:۳۱ ۵ نظر

گاهی وقتا 

عذاب الهیِ جامعه ای 

میتونه به گمراهی بیشتر فرو رفتن اون جامعه باشه !

فاطمه سین
۰۴ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۰:۲۰ ۵ نظر


وقتی به چهره ی تو نگاه می کرد 

غم و غصه هایش را از یاد می برد 


 بمان! 

مگر نمی دانی 

تازه آغاز غم های حیدر است؟

فاطمه سین
۰۱ اسفند ۹۶ ، ۰۰:۰۱ ۱ نظر

خشم، 

چه نیکو جرعه ای است 

برای کسی که بر آن صبر کند !

چرا که پاداش بزرگ در برابر بلای بزرگ است 

و خداوند ، هر گروهی را که دوست بدارد 

مبتلایشان می کند .


امام صادق علیه السلام 

کافی/جلد۲/ص۱۰۹


یعنی 

حتی خشم هم می تواند هدیه ای باشد از جانب خدا 

اگر آن را فرو ببریم ! 


فاطمه سین
۲۱ بهمن ۹۶ ، ۱۷:۱۷ ۲ نظر